ماهِ مامانماهِ مامان، تا این لحظه: 7 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

فصل طلایی

واکسن

دیروز صبح دخترکم واکسن هجده ماهگیشو زد عزیزِ دلِ مامان لبخند زنان به آقایی که باید واکسنو میزد نگاه میکرد آقا هم یه عروسکِ موش که اونجا بود و دستش داد آیدا هم یه نگاهی به موش که چشمهاش بسته بود کرد و گفت چِش چِش یعنی عروسک چشم داره تو همین لحظه از دردِ واکسن چنان جیغی کشید بچم عسلم شیرینم تا همین الان با عوارضِ واکسن درگیرِ تب میکنه دستشم درد میگیره ،مامان فدایِ چشمهاش بشم الان پاشو آب زدم غرق خوابِ ولی میترسم تبش بره بالا  امیدوارم فردا روبه راه بشه آیدایِ همیشگی مامان بشه، دیروز و امروز حضورِ مادرم کلی انرژی مثبت بود هم واسه من هم دخترکم،  مادرم فرشته است یعنی آیدا هم این احساسی که من نسبت به مادرم دارم رو نسبت به من خواهد د...
3 خرداد 1397
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فصل طلایی می باشد